سلام دوستان خوبم
بعد از مدتی بلاخره این فرصت را به دست آوردم که دوباره به ماجرای مهسا امینی بپردازم. این خانم در واقع یکی از هموطنان کرد سنی مذهب هستند که ساکن سقز بودهاند. تقریبا قبل از فوت وی هیچ شهرت و شناخت گستردهای نسبت به وی وجود نداشت. وی دارای پرونده پزشکی در بیمارستانهای تهران بوده است و علت حضور او در تهران نیز احتمالا به خاطر مشکلات جسمی ایشان بوده است به طوری که گفته شده است عمل جراحی مغز بر روی او انجام گردیده بود. خانواده او نیز رابطه خوبی با نظام جمهوری اسلامی نداشته و همچنین خیلی مذهبی نبودهاند. بنابر این میتوان موارد را به صورت زیر خلاصه کرد:
- سنی مذهب
- مشکلات جسمانی
- عدم تقید به مذهب
- عدم وفاداری به نظام
- ناشناس بودن
- و ...
بنابر این چنین موردی یک سوژه خوب برای داستان سازی و ایجاد جنگ رسانهای برای بر هم زدن نظم و امنیت کشور بوده است. این را در نظر داشته باشید که راهبرد اصلی دموکراتهای آمریکا ایجاد تفرقه و جنگ داخلی میباشد چرا که تقریبا هزینه قابل توجهی برای آنان ندارد.
چیزی که آنان خرج میکنند تنها انتشار اخباری کذب توسط عوامل آنان و احیانا ارسال اندکی سلاح سبک سرد و گرم مانند قمههای مدرن و اسلحه کمری میباشد ولی در صورت موفقیت میلیاردها برابر این هزینههای اندک سود میکنند که در واقع تسلط بر منابع طبیعی و معدنی کشوری مانند ایران است.
فراموش نکنید که در کودتای ۲۹ مرداد خود آمریکاییها و انگلیسیها در عجب مانده بودند که چطور با این هزینه اندک و اجیر کردن مشتی اراذل و اوباش توانستند چنین تغییر بزرگی را ایجاد کنند و شاه را که دیگر از دست رفته بود به قدرت بازگردانند و حتی حدود ۲۰ سال هم حکومت کند.
چنین سیاستهایی مانند مثل سنگ مفت، گنجشک هم مفت است که با صرف هزینهای اندک انتظار نتایج بزرگ را خواهند داشت. البته چنین مواردی برای طرفداران آنان هزینههای زیادی مانند زندانی کشیدن و حتی اعدام دارد ولی از دید آمریکاییها چه اهمیتی دارد! آنان شاه را که مامور وفادار آنان بود پس از پیروزی انقلاب به کشورشان راه نمیدادند چه برسد به مشتی افراد بی نام و نشان!
آیا افرادی که در اغتشاشات شرکت میکنند اندکی فکر کردهاند که بعد از اینکه موفق شدند و نظام را سرنگون کردند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا کسانی که به قدرت میرسد آنان هستند یا کسانی که در آمریکا و کشورهای اروپایی عشق و حالشان را کردهاند و حالا بعد از مدتها به ایران بازگشته و اکنون خیلی راحت بر مسند قدرت تکیه زده و دوباره با حرف زدن و مایه گذاشتن از دیگران(همانگونه که موفق شدهاند) مملکت و ملت را اداره میکنند.
بنابراین بد نیست اندکی تامل کنیم و انتهای کار را بسنجیم.