انتقال قدرت از غرب به شرق

سلام دوستان خوبم

تغییرات ژیوپولتیک حاکی از آن است که پس از چند دهه یا حتی صده قدرت محور بودن غرب هم‌اکنون شاهد این هستیم که به تدریج قدرت از کشورهای غربی در حال تغییر به کشورهای شرقی می‌باشد. این قدرت نه تنها شامل قدرت سیاسی و نظامی بلکه قدرت اقتصادی را نیز در بر می‌گیرد.

چند دهه پیش بود که چین تصمیم گرفت درها را بر روی جهان باز کند و کم کم وضعیت اقتصادی رو به بهبود گذاشت به طوری که در حال حاضر قدرت اقتصادی دوم جهان و در سال‌های آینده این پتانسیل را دارد تا با پس زدن آمریکا قدرت اول اقتصادی دنیا شود.

به همین شکل روسیه نیز پس از شروع جنگ اوکراین و قطع امید از همکاری و مشارکت با غربی‌ها به سرعت در حال ایجاد و گسترش زیرساخت‌ها و مناسبات به سمت شرق می‌باشد.

قدرت‌های جدیدی مانند هند، اندونزی و مالزی نیز در حال توسعه روز افزون هستند تا جایگاه خود را در دنیا پیدا کنند. ژاپن نیز گرچه وابستگی به آمریکا دارد و حتی بعد از جنگ جهانی دوم به طور کامل توسط این کشور تسخیر شد ولی هر روز در حال استقلال بیشتری از آمریکا بوده و تمایل به شرق دارد.

به نظر می‌رسد دوران ابرقدرتی آمریکا و بلوک غرب در حال اتمام بوده و دوران افول را می‌گذرانند.

جنگ جهانی سوم

سلام دوستان

این روزها جنگ اوکراین پس از حدود یک سال به جاهای نگران کننده‌ای رسیده است. روسیه و هم پیمانانش و در سوی دیگر آمریکا و هم پیمانانش درگیر جنگی شده‌اند که با این وضعیت موجود پایانی بر آن متصور نیست و هیچ کدام هم کوتاه نمی‌آیند تا جنگ تمام شود.

این که مقصر اصلی چه کسی است بحث‌های زیادی وجود دارد‌. از یک طرف آمریکایی‌ها خود را بر حق می‌دانند چرا که اوکراین مختار بوده است وارد ناتو شود و این موضوع به هیچ کشور دیگری ارتباط نداشته و تنها مسوولان و مردم اوکراین هستند که در این مورد تصمیم می‌گیرند.

این استدلال شاید منطقی به نظر برسد ولی سوال اساسی‌تر این است که چرا باید کشور اوکراین به ناتو بپیوندد؟ چه لزومی به این کار وجود دارد؟ آیا این عضویت جدید در ناتو طرح یا توطئه‌ای را بر ملا می‌کند؟ چرا روس‌ها نسبت به آن حساس هستند و چندین بار به اوکراینی‌ها اعلام کرده بودند که پیوستن به ناتو خط قرمز آنان است و اوکراینی‌ها نیز بی اعتنا از کنار آن گذشته بودند.

از دیدگاه روس‌ها اصرار بر پیوستن اوکراین به ناتو از نقشه راهی پرده برداری می‌کند که تهدیدی برای روسیه به حساب می‌آید. به نظر آنان پس از فروپاشی شوروی تهدیدها برای کوچک کردن و خرد کردن روسیه به دیگر کشورهای کوچک‌تر هنوز هم ادامه دارد. 

اگر از دید راهبردی نگاه کنیم به نظر من حق با روس‌ها است چرا که در بسیاری از بلندپروازی‌های آمریکا، روسیه مانع اصلی بوده است. توسعه طلبی‌های آمریکایی‌ها در خاورمیانه یادمان نرود که از ۱۱ سپتامبر و جنگ افغانستان شروع شد و به جنگ عراق و سوریه ختم گردید. گرچه آمریکا در این جنگ‌ها شکست خورد ولی می‌توانست موفق شود و با تحلیل وضعیت می‌توان روسیه را علت اصلی این شکست یا شکست‌ها دانست.